سنجش برند یا Brand Audit هم واژهی دیگری است که در حوزهی برند و برندسازی به کار برده میشود. شاید به نظر بیاید که سادهتر و منطقیتر باشد که از واژهی ارزیابی یا ارزشیابی برند استفاده کنیم، اما از آنجا که ارزیابی و ارزشیابی ممکن است تداعی کننده ارزشیابی قیمت یک برند باشد، ما از واژهی سنجش برند استفاده میکنیم.
کوین کلر در کتاب مدیریت استراتژیک برند خود، دو حوزهی مختلف را برای سنجش برند مد نظر قرار میدهد.
در حوزهی اول بحث «Brand Inventory» را مطرح میکند که اگر بخواهیم به جای «موجودی برند» از معادلی مفهومی برای این اصطلاح استفاده کنیم، شاید «ارزیابی پیام ارسالی برند» مناسب باشد. در این حوزه از سنجش برند، به نحوه بازاریابی و برندسازی انجام شده از سوی شرکت نگاه میکنیم و اینکه چه پیامی با استفاده از استراتژی برندسازی موجود و ابزارهای مورد استفاده، برای مخاطب ارسال میشود.
در حوزه دوم، بحث «Brand Exploratory» مورد توجه قرار میگیرد. با اگر بخواهیم به جای ترجمه لفظ به لفظ «اکتشاف برند» از معادلی مفهومیتر استفاده کنیم شاید «ادراک برند» ترکیب مناسبتری باشد. اینکه ما به سراغ استفاده کنندگان و مخاطبان یک برند برویم و ببینیم آنها چه احساس و چه ادراکی از این برند دارند. ممکن است ما متمم را به عنوان «محلی برای توسعه دانش و مهارتهای شما» مطرح کنیم و همه جا تلاش کنیم همین مفهوم مطرح شود، اما از دید عمدهی مخاطبان، اینجا یک «مجله سرگرم کننده» ادراک شود.
به هر حال، سنجش برند یکی از مسائل مهمی است که ظرافتها و نکات و متدلوژی خاص خودش را دارد که اطمینان داریم مطالعه آن برای علاقمندان این درس مفید و کاربردی خواهد بود