معماری برند یا Brand Architecture هم واژه‌ی دیگری است که در حوزه‌ی برند و برندسازی به صورت فراگیر مورد استفاده قرار می‌گیرد. دیوید آکر در کتاب Brand Leadership خود، معماری برند را به این صورت تعریف کرده است:

«ساختاری که یک مجموعه به وسیله آن، سبد برندهای خود یا پورتفولیوی برندهای خود را سازماندهی می‌کند».

بحث معماری برند بحث گسترده‌ای است و مدل‌های بسیار مختلفی از آن ارائه و مطرح شده است. فقط کافی است مقایسه‌ای بین سامسونگ و پروکتر اند گمبل داشته باشید.

 

همه چیز با نام SAMSUNG عرضه می‌شود. مهم نیست که کارت حافظه باشد یا یخچال یا موبایل یا تبلت یا لپ تاپ. حالا نگاهی به برخی از برندهای پروکتر اند گمبل یا P&G بیندازید:

 

 ممکن است کسی نداند که تیغ ژیلت را از همان شرکتی می‌خرد که باتری دوراسل را تولید میکند. شاید کسی نداند که وقتی بعد از خوردن چیپس‌های Pringle، دندان خود را با خمیردندان Crest مسواک می‌زند، باز هم مشتری همان شرکت است و زمانی که شب هنگام، نوزاد خود را با پوشک Pampers آماده‌ی خواب می‌کند، هنوز هم دارد از محصولات شرکت P&G یا Procter and Gamble استفاده می‌کند.

معماری برند محدود به این دو گزینه نیست و گزینه‌های متعدد دیگری هم برای آن متصور است که لازم است در درس‌های آتی به صورت مستقل به آن پرداخته شود. ما برای بررسی این موضوع، از دیدگاه‌های کاپفرر در فصل سیزدهم کتاب مدیریت استراتژیک برند استفاده خواهیم کرد.